loading...
اقتصاد خانواده
یوسف اسدی بازدید : 33 یکشنبه 22 دی 1392 نظرات (0)

بررسی تأثیر‌ تجمل‌گرایی زنان بر مدیریت اقتصاد خانواده
در شرایط نامناسب اقتصادی، قطعاً رفتار زن خانواده است که در نقش مادر و همسر می‌تواند برای سایرین الگوسازی کند. در نظام تربیتی اسلام، تنها تمکن اقتصادی نیست که آرامش و راحتی را برای خانواده به ارمغان می‌آورد، بلکه خصایص نیکی همچون قناعت و ایثار، بسیار توصیه شده است؛ ویژگی‌هایی که متأسفانه در سبک زندگی موجود امروزه، به شدت از دامن خانواده رنگ باخته‌اند.
تجمل‌گرایی موضوعی میان‌رشته‌ای است که نشان‌دهنده‌ی سبک خاصی از زندگی فرهنگی‌اقتصادی افراد است. زمانی که افراد یک خانواده، به ویژه زن، به عنوان همسر و مادر، که اصلی‌ترین نقش را در تربیت فرزندان و آرامش‌بخشی به اعضای خانواده را بر عهده دارد، به تجمل‌گرایی و مصرف‌زدگی روی آورد، کانون خانواده را با مشکلات و مخاطرات گسترده‌ای روبه‌رو خواهد نمود. عوامل متعددی در بروز این رفتار در میان زنان اثرگذار است که در این مقاله، ضمن اشاره به برخی از مهم‌ترین عوامل آن و بررسی اثرات آن بر اقتصاد خانواده، به صورت مختصر، راهکارهای رفع آن، با تأکید بر نقش و جایگاه زن در خانواده، ارائه خواهد شد.

مقدمه

اقتصاد خانواده از مهم‌ترین و حساس‌ترین مسائل خانواده است و در حقیقت، می‌توان گفت که اقتصاد خانواده، طبق بررسی‌های دقیق کارشناسان و مسئولان دادگاه‌های خانواده، اساس و ریشه‌ی اکثر اختلافات خانوادگی است. البته باید توجه شود که نابسامانیِ اقتصاد خانواده، که غالباً منجر به ازهم‌پاشیدگی کانون مقدس خانواده می‌گردد، ناشی از میزان درآمد و به طور کلی، زاییده‌ی بنیه‌ی اقتصادی خانواده نیست (اقتصاد خانواده، ص 25)؛ زیرا چه بسا خانواده‌هایی که درآمدهای خوبی دارند، ولی به دلیل عدم رعایت اصول اقتصادی در زندگی و روی آوردن به تجملات، هیچ گاه روی خوشی و آرامش را نمی‌بینند و همواره بر نداشته‌های خود افسوس می‌خورند و احساس حقارت و نداری می‌کنند و کانون خانواده را با بحران مالی روبه‌رو می‌کنند. از سوی دیگر، مصرف بسیار مواد، عادت غلط و ناصوابی در افراد پدید می‌آورد که سبب می‌شود در تنگناها و مصائب، توان تحمل را از کف بدهند و در برابر آن، احساس محرومیت کنند (خانواده و حرکت به سوی اصلاح الگوی مصرف، ص 5).
این در حالی است که در نظام توحیدی، خداوند الگوی اقتصادی سالم و متعادل در امور زندگی انسان‌ها را ارائه نموده است تا انسان بتواند راه راست را از بیراهه تشخیص دهد و برای دستیابی به آن، همکاری همه‌ی اعضای خانواده لازم و ضروری است. در این میان، نقش مادر، با توجه به مسئولیت مادری و همسری‌اش بسیار حائز اهمیت است. مادر می‌تواند با مهیا کردن شرایط مناسب و مدیریت صحیح در خانواده، رفاه و آسایش اعضای خانواده را به حداکثر برساند تا تمامی افراد خانواده با عزت نفس و بهداشت روانی و جسمی بالا، سرمایه‌ی انسانی خود را برای دستیابی به اهدافشان و کسب رضای خدا به کار گیرند و در آینده نیز افراد مفیدی برای جامعه باشند (نقش زن در اقتصاد خانواده، ص 146).

نقش و جایگاه زن در مدیریت اقتصادی خانواده

در سیستم اقتصاد خانواده، مسئولیت اقتصادی با مرد است و مایحتاج زن و فرزندان بر عهده‌ی پدر خانواده است. در این راستا، آیات و روایات فراوانی وظیفه‌ی مردان در پرداخت نفقه‌ی زن و فرزند را تصریح کرده است و به گشاده‌دستی در آن، به خصوص در مناسبت‌های ویژه، چون اعیاد یا به هنگام بازگشت از سفر، توصیه می‌کند (زن و خانواده). لیکن این مسئولیت مرد، نافی مسئولیت‌های زن در امور اقتصادی خانواده نیست و وظیفه‌ی زن، مدیریت اموال همسرش در داخل خانواده است. زن در جایگاه مدیر خانه و در مقام مشاور پدر، با تدبیر صحیح و به‌موقع خویش، می‌تواند نقش بسزایی در برنامه‌ریزی و تدبیر جهت اولویت‌بندی نیازهای خانواده و صرف درآمدها در بهترین مصارف ایفا نماید و از این طریق، آرامش و رشد مادی و معنوی را برای خانواده‌ی خود به ارمغان آورد. (زن و خانواده،ج1،ص222)
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمودند: «مرد مدیر خانواده خود است و هر مدیری مسئول زیردستانش است و زن مدیر اموال شوهرش و نسبت به آن مسئول است.» (مستدرک‌الوسائل، ج 14، ص 248)
همچنین سیره‌ی الگوی زنان مسلمان، حضرت زهرا (سلام الله علیها)، در زمینه‌ی قناعت و عدم زیاده‌خواهی و فشار بر همسر، جهت رفع نیازهای غیرضروری، به طور صریح، وظیفه‌ی زنان جامعه را در این زمینه نشان می‌دهد.
فاطمه (سلام الله علیها) فرمود: «یا ابالحسن، من از پروردگارم شرم دارم که از تو بیشتر از توانت انتظار داشته باشم...» (بحارالانوار، ج 37، ص 103؛ کشف‌الغمه، ج 1، ص 469 و امالی طوسی، ص 616)
در این رابطه، پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) در یکی از خطبه‌هایش قبل از وفات فرمودند: «زنی که با همسرش سازگاری ندارد و بر آنچه خداوند روزی او گردانده صبور نیست و بر او سخت می‌گیرد و تکلیفی بیش از طاقتش از او می‌خواهد، خداوند هیچ حسنه‌ای که او را از آتش جهنم مصون دارد، از او نپذیرد و مادامی که آن گونه است، خداوند نیز بر او غضبناک خواهد بود...» (بحارالانوار، ج 76، ص 367 و وسائل‌الشیعه، ج 20، ص 163)
در واقع در الگوی اسلامی، از یک سو، به مرد که نان‌آور خانه است دائماً توصیه به گشاده‌دستی و کسب رفاه برای اعضای خانواده شده است و از سوی دیگر، به سایر اعضای خانواده، به ویژه زن، توصیه می‌کند که تعادل و میانه‌روی در مصرف را رویه‌ی خویش سازند و از زیاده‌خواهی در امور غیرضروری و چشم‌وهم‌چشمی و تجمل‌گرایی بپرهیزند و با پدر خانواده همکاری کنند.
امام سجاد (علیه السلام) فرمود: «محبوب‌ترین شما نزد خداوند، نیکوکارترین و بهترینتان در عمل است... و نزدیک‌ترین شما به خداوند، خوش‌خلق‌ترین شماست و آنکه خداوند بیش از همه از او خشنود است، آن کسی است که بیش از همه رفاه بیشتری را برای خانواده‌اش فراهم کند.» (بحارالانوار، ج 78، ص 136؛ تحفه‌العقول، ص 279 و مستدرک‌الوسائل، ج 15، ص 255)
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمودند: «فتنه‌ی سخت را دیدید و صبر کردید و من از فتنه‌ای سخت‌تر بر شما بیم دارم که از طرف زنان می‌آید؛ هنگامی که النگوی طلا به دست و پارچه‌های فاخر به تن کنند و توانگران را به زحمت اندازند و از فقیر چیزی را که بدان دسترسی ندارد، بخواهند.» (المنصف، ج 8، ص 618 و کنزالعمال، ج 16، ص 283)
توجه به این روایات نشان می‌دهد که مصرف، در نگرش الهی، حدودی دارد که انسان را در رشد و تعالی فردی و جمعی یاری می‌دهد و اگر از حدود آن کاسته یا بر آن افزوده شود، نظام معیشت آسیب می‌بیند. امساک در هزینه کردن و نیز محروم کردن دیگران از نعمت‌های الهی، بخل است و زیاده‌روی در هزینه کردن، اسراف شمرده می‌شود. بنابراین مصرف از هر دو سو، محدودیت دارد و تجاوز از آن نکوهیده است و تنها به اعتدال و میانه‌روی در آن سفارش شده است (مفاتیح‌الحیاه، ص 626).
دارایی و ثروت گرچه در تأمین زندگی و رشد و تعالی انسان سهم دارد، اگر نگاه ابزاری به آن نباشد و هدف قرار گیرد، مایه‌ی سقوط آدمی و حرمان او از کمال و سعادت می‌شود؛ زیرا آسایش و آرامش و جمال زندگی انسان در تجمل مادی نهفته نیست (مفاتیح‌الحیاه، ص 576).

معنای تجمل‌گرایی و رواج آن در میان زنان

یکی از موانع جدی جهت مقابله با تجمل‌گرایی در جامعه، مشخص نبودن مفهوم و معنای دقیق از آن در ذهن تمام افراد جامعه است؛ به گونه‌ای که هر قشر و گروهی از افراد جامعه، با در نظر گرفتن معیارها و تعابیری خاص از تجمل‌گرایی، خود را به نحوی از گرفتار شدن در این پدیده، مبرا می‌دانند یا آن را توجیه می‌کنند.
تجمل‌گرایی در لغت از دو بخش «تجمل» و «گرایش» تشکیل شده و به معنای زیبایی‌گرایی یا زیبایی‌دوستی است. لیکن در اصطلاح، به معنای مال‌پرستی و دنیاگرایی است که ناشی از روح خودبینی و فخرفروشی و پیروی از هواوهوس است که در شرایط عسر و عدم تمکن مالی، اقتصاد خانواده را دچار تزلزل و بی‌سامانی می‌سازد.
در حال حاضر، مصادیق تجمل‌گرایی در میان زنان و خانواده‌ها را در استفاده از زیورآلات، پوشاک، لوازم آرایشی، ظروف تزئینی، دکوراسیون و لوازم منزل، مهمانی‌ها و ولیمه‌های پُرخرج، جهیزیه‌ها و سیسمونی‌های آن‌چنانی (فقط برای نشان دادن و فخرفروشی به دیگران) می‌توان دید.
هرچند تجمل‌گرایی در عصر کنونی، به دلیل تهاجم فرهنگی غرب به کشورها، به پدیده‌ای همگانی میان زنان و مردان جوامع، به خصوص جوامع در حال رشد، تبدیل شده است؛ لیکن در این میان، زنان جامعه، به دلیل تفاوت‌های جسمی و روحی با مردان و تمایل و گرایش بیشتر به زیبا جلوه کردن و مورد ستایش قرار گرفتن از این منظر، شاید بیشتر در معرض تجمل‌گرایی قرار دارند و البته به همین دلیل نیز آگاهی زنان و مادران جامعه نسبت به تبعات گسترده‌ی رواج تجمل‌گرایی در ابعاد فردی، خانوادگی و اجتماعی، نقش تعیین‌کننده‌ای در رفع این صفت مذموم از خانواده و جامعه خواهند داشت.

علل تجمل‌گرایی و مصرف‌گرایی زنان در جامعه

از آنجایی که موضوع تجمل‌گرایی موضوعی فرهنگی‌اقتصادی است و تمام جامعه را در بر گرفته است، بررسی علل رواج آن در میان زنان را نمی‌توان از سایر اعضای جامعه جدا نمود. در واقع تجمل‌گرایی متأسفانه به پدیده‌ای همه‌گیر در جامعه تبدیل شده است؛ لیکن عوامل متعددی موجب شده است که اکثریت جامعه‌ی کنونی، که زنان نیز جزئی از آن محسوب می‌شوند، با وجود اذعان به نادرستی تجمل‌گرایی به صورت نظری، در عمل به نحوی، دچار آن شوند. برخی از این عوامل عبارت‌اند از:
1. ترویج فرهنگ مصرف‌گرایی و تجمل‌گرایی توسط دشمنان جهت تبدیل کشور به بازار مصرف کالاهای خود و ترویج فرهنگ غربی.
2. حرکت رسانه‌های عمومی کشور در جهت ترویج تجمل‌گرایی و مصرف‌گرایی در فیلم‌ها و برنامه‌های زنده‌ی تلویزیونی و پیام‌های بازرگانی و...
3. فقر فرهنگی و هویتی و رواج چشم‌وهم‌چشمی و تقلید کورکورانه، به ویژه در میان زنان.
4. الگوی رفتار مصرفی و تجمل‌گرایی برخی کارگزاران و سیاست‌مداران.
5. عدم سیاست‌گذاری و برنامه‌ریزی مشخص نهادهای فرهنگی و اقتصادی در جهت رفع مصرف‌گرایی افراطی در جامعه.
6. کم‌کاری نخبگان حوزوی و دانشگاهی طراحی الگوی سبک زندگی اسلامی‌ایرانی.
7. عدم توجه جدی و بهره‌گیری از فرمایشات مقام معظم رهبری توسط مردم و مسئولین.
8. جدی نگرفتن جهاد اقتصادی و احساس تکلیف در عرصه‌ی اقتصادی توسط مردم و مسئولین.
9. عدم اهتمام مردم به امر به معروف و نهی از منکر در این موضوع.
10. عدvم بهره‌گیری صحیح از آموزه‌های دینی در هدایت و مدیریت جامعه.

آثار و تبعات تجمل‌گرایی زنان

رواج تجمل‌گرایی، تبعات فراوانی در ابعاد فردی، خانوادگی و اجتماعی و بر تمامی عرصه‌های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی کشور دارد؛ لیکن در این مقاله، فقط به بُعد خانوادگی آن اشاره خواهد شد:

1. دور شدن زنان از نقش والای مادری و همسری

یکی از اصلی‌ترین تبعات تجمل‌گرایی، پیروی از مد و مدگرایی است. در صورت گرفتاری زنان به دام تجمل‌گرایی، آن‌ها مجبور خواهند بود که همواره به دنبال تغییرات مد در جامعه باشند و این یعنی از دست رفتن فرصت‌های ناب مادی و معنوی زندگی برای رشد و کمال علمی و معنوی زن.
چنین زنی در شرایط سخت زندگی، به دلیل عادت به مصرف‌زدگی، نمی‌تواند با همیاری همسرش، مشکلات را برطرف کند و تنها باعث فشار مالی و اقتصادی مضاعف به او خواهد شد. از سوی دیگر، مادری که توجه اصلی‌اش به ظواهر دنیاست، چگونه می‌تواند الگوی مادر بالنده برای نسل آینده‌ی انقلاب اسلامی باشد و سایر آموزه‌های دینی را به فرزند خود انتقال دهد.

2. اخلال در مدیریت اقتصادی خانواده

در اسلام، مدیریت خانواده، به ویژه در امور مالی و اقتصادی، بر عهده‌ی مرد است؛ لیکن این مسئولیت پدر، جز با همکاری و همدلی سایر اعضای خانواده و به نحو صحیح، محقق نخواهد شد. در صورتی که افراد خانواده به دنبال تجمل‌گرایی باشند، هزینه‌های نابجا و گزافی را بر خانواده تحمیل می‌کنند که موجب خواهد شد هزینه‌های زندگی در جای مناسب خود صرف نشود، خانواده نتواند پس‌انداز مناسبی را برای مواقع بحرانی و آینده داشته باشد و همواره بر پدر خانواده جهت افزایش درآمد به هر وسیله‌ای، فشار وارد می‌شود. در واقع در چنین خانواده‌هایی دسترنج پدر خانواده، بیهوده خرج می‌شود.

3. از دست رفتن آرامش خانواده و ازهم‌پاشیدگی خانواده

در خانواده‌ی مصرف‌زده و تجمل‌گرا، همواره چشم‌وهم‌چشمی و حسرت از داشته‌های دیگران وجود دارد و افراد هیچ گاه از وضعیت خود راضی نیستند و پدر خانواده، به جای حضور در خانه، باید با مشغول شدن در چندین شغل و ساعات کاری زیاد، برخی از خواسته‌های نابجای خانواده را برآورده کند. در چنین خانواده‌ای، شکایت از داشته‌ها و نق زدن، کار هر روزه‌ی مادر و فرزندان است و به تدریج، پدر خانواده احساس پوچی و بی‌فایده بودن می‌کند و نسبت به ادامه‌ی زندگی، دلسرد می‌شود یا حتی گاهی کار پدر خانواده به زندان می‌کشد!

4. عدم تربیت صحیح فرزندان

متأسفانه تجمل‌گرایی و مخارج فرعی و غیرضروری نه فقط سطح بهره‌وری اعضای خانواده را کاهش می‌دهد، بلکه به صورت فرهنگ و عادتی نامطلوب، به نسل‌های آینده منتقل می‌شود (نقش زن در اقتصاد خانواده، ص 146). فرزندانی ولخرج، حسود، بی‌مسئولیت و رفاه‌زده که در آینده نیز نمی‌توانند عضو مفیدی برای خانواده و جامعه‌ی خود باشند، محصول چنین خانواده‌هایی هستند.

راهکارهای رفع تجمل‌گرایی از زنان

نیازهای زندگی و مسائل اقتصادی، از بزرگ‌ترین نگرانی‌های انسان است و برطرف کردن این نگرانی‌ها، آن گاه امکان دارد که خانواده‌ها میزان اطلاعات و آگاهی خویش را در این زمینه بالا ببرند، اقتصاد زندگی‌شان را با مسائل ارزشی و آموزه‌های دینی آمیخته کنند و از تجملات و اسراف و تبذیرها پرهیز نمایند (نقش زن در اقتصاد خانواده، ص 162).
در واقع دین اسلام مجموعه‌ی جامع و هماهنگی از تعالیم و آموزه‌هایی است که از جانب خداوند متعال، برای رفاه و آسایش بشر در زندگی دنیا و آخرت آمده است و تنها با بهره‌گیری صحیح و همه‌جانبه از آن می‌توان سعادت افراد، خانواده‌ها و جامعه را تضمین نمود. لذا راهبرد اصلی در حل تمام مشکلات جامعه، بازگشت به دین و اخذ نگاه جامع دین است. جهت حل معضل فرهنگی‌اقتصادی تجمل‌گرایی در میان زنان جامعه نیز، در مرحله‌ی نخست، باید معیار و الگوی رفتار مصرفی از دین استخراج گردد و در گام بعدی، هر بخشی از جامعه ملزم است نقش خود را در راستای اشاعه و تحقق آن در ابعاد فردی، خانوادگی و اجتماعی انجام دهد.

1. نقش زنان و مادران در کاهش تجمل‌گرایی و مدیریت صحیح اقتصادی خانواده

در این موضوع، مهم‌ترین نقش بر عهده‌ی زنان و مادران جامعه است.زنان و مادران جامعه، فقط نیمی از جمعیت کشور را تشکیل نمی‌دهند، بلکه به دلیل نقش تربیتی و الگودهی به فرزندان و اعضای خانواده، تمام جامعه هستند. لذا هر گونه رفتار صحیح یا غلط آن‌ها تبعات گسترده‌ای را طی سال‌ها برای خانواده و جامعه به همراه خواهد داشت.
در صورت آگاهی و آموزش دادن، زنان می‌توانند با به‌کارگیری هنرهای فطری خویش، که خداوند در آن‌ها به ودیعه نهاده است، با کمترین امکانات، بهترین و باصفاترین و پرامیدترین خانواده‌ها را ایجاد کنند. در محیط خانواده اگر روحیه‌ی قناعت حاکم باشد و زن و مرد زندگی خود را بر اساس داشته‌های خود تنظیم کنند، بسیاری از مشکلات و ناراحتی‌های روحی و روانی آن‌ها حل خواهد شد و از تجمل‌گرایی به دور خواهیم بود. زن چون مهم‌ترین نقش را در خانواده ایفا می‌کند، باید بنای زندگی را بر اقتصاد و اعتدال پایه‌ریزی کند و ضمن الگودهی مناسب به فرزندان در قناعت‌ورزی، از همسرش بیش از توان مالی‌اش توقع نداشته باشد و او را وادار به خرید کالاهای تشریفاتی و تجملاتی نکند (کتاب اندیشه‌های راهبردی زن و خانواده، ج 1، ص 301 و 302).
زنان می‌توانند با پرهیز از تجمل‌گرایی و با اتخاذ موارد زیر، کمک شایانی در جهت مدیریت صحیح اقتصادی خانواده انجام دهند:
1. در امور مالی و اقتصادی، تمام اعضای خانواده و به خصوص پدر و مادر، با هم باید با صداقت برخورد کنند تا اعتماد میان اعضای خانواده تقویت شود و تا جایی که امکان دارد، همه‌ی اعضا در تصمیم‌گیری‌ها مشارکت نمایند. البته نباید این امر بر مدیریت نهایی مرد در تصمیمات خللی وارد نماید.
2. فهرست کردن نیازها بر اساس درآمد و امکانات مالی خانواده، واقع‌بینی و هماهنگی میان دخل و خرج، از مهم‌ترین مواردی است که باید در ارتباط با اقتصاد خانواده مورد توجه قرار گیرد.
3. بهتر است مادر خانواده از منابع مالی خانواده و به ویژه حقوق و درآمد مرد، آگاهی داشته باشد و این دو، با مشورت یکدیگر، بخشی از آن را برای روز مبادا و آینده‌ی مالی خانواده، پس‌انداز کنند و مابقی را بنا بر اولویت‌بندی نیازها، خرج کنند.
4. هم‌نشینی با خانواده‌هایی که به لحاظ مالی ضعیف‌ترند یا خانواده‌هایی که با وجود تمکن مالی، مشی معتدلی را در زندگی خود اتخاذ کرده‌اند، می‌تواند الگوی خوبی برای تمام اعضای خانواده باشد.
5. شرکت در جلسات اخلاقی که موجب زنده شدن قلب و یاد خدا و یادآوری احکام الهی است؛ چرا که مهم‌ترین عامل در تحکیم دین‌داری، ذکر است؛ یعنی تذکر دائمی به نفس که چه کسی هستی؟ از کجا آمده‌ای؟ و به کجا خواهی رفت؟
6. انتقال مطالب ارزشمند جهت تقویت روحیه‌ی قناعت و عدم روحیه‌ی فخرفروشی و چشم‌وهم‌چشمی و نگاه به مال دیگران توسط مادر به تمام اعضای خانواده.
7. کسب مهارت‌ها یا هنرهایی که از طریق آن‌ها هویت‌بخشی به اعضا صورت گیرد تا لازم نباشد با خودنمایی ظاهری، توجه دیگران را به خود جلب کنند؛ چنان که بسیاری از افراد موفق در جامعه که مورد احترام دیگران هستند، از وضع ظاهری معمولی برخوردارند، زیرا دلیلی برای جلب نظر دیگران از این راه نمی‌بینند.
8. برنامه‌ریزی مناسب اقتصادی و اختصاص هزینه‌ی خرید کالاهای تجملاتی گران‌قیمت که نفعی برای اعضای خانواده ندارد و بعد از مدت کمی، تکراری می‌شود و به اصطلاح، از چشم می‌افتد، به خرید کتاب و محصولات فرهنگی و پرداخت هزینه‌ی کلاس‌های آموزشی و فعالیت‌هایی مثل مسافرت و گردشگری و گذراندن اوقات فراغت که به سلامت جسم و روح و تقویت بنیان خانواده کمک می‌کند.
9. تربیت صحیح فرزندان و آشنا نمودن آن‌ها با مدیریت صحیح اقتصادی خانواده. فرزندان باید با روحیه‌ی قناعت و پس‌انداز کردن آشنا شوند. این شیوه‌ی تربیتی باید از دوران کودکی شروع شود تا در خانواده نهادینه گردد. باید این آگاهی به فرزندان داده شود که پس‌انداز برای مقابله با مخارج ناگهانی و غیرعادی است. فرزندان باید بیاموزند که تفاوت‌های مادی، ملاک ارزش‌گذاری انسان‌ها نیست و اگر شخصی بخواهد بدون توجه به امکانات، میزان درآمد، قناعت و رضایت از آنچه خداوند به او داده است، به زندگی دیگران چشم بدوزد، بی‌تردید آسایش و بهداشت روانی خود و خانواده‌اش را به خطر خواهد انداخت؛ چرا که انسان در کسب مادیات حریص است و هر چه در این زمینه بیشتر پیش رود، بیشتر غرق خواهد شد و هرگز به آرامش خاطر نخواهد رسید (پژوهشی در اسراف، ص 95).

2. نقش رسانه‌های گروهی به خصوص صداوسیما

در عصر کنونی، رسانه‌های گروهی مهم‌ترین ابزار هدایت و مدیریت فکری و فرهنگی در جوامع محسوب می‌شوند. در این میان، در کشور ما، همچنان رسانه‌ی ملی اصلی‌ترین و پرمخاطب‌ترین رسانه است و این امر وظیفه‌ی این رسانه را جهت هدایت جامعه به سمت الگوی صحیح معیشت و زندگی و پرهیز از مصرف‌زدگی دوچندان می‌کند؛ به خصوص که زنان بیشترین مخاطب رسانه‌ی ملی هستند و بیشتر تحت تأثیر فرهنگ‌سازی‌ها و آموزش‌های آن قرار دارند.

3. نقش مسئولین سیاسی، فرهنگی و مذهبی

مسئولین کشور می‌بایست ضمن اهمیت دادن به موضوعات و معضلات فرهنگی جامعه، با نگاهی استراتژیک و همه‌جانبه به راهکارها و آموزه‌های جامع دین اسلام، به حل مشکلات فرهنگی، از جمله رواج فرهنگ تجمل‌گرایی و مصرف‌زدگی در میان زنان بپردازند. همچنین لازم است که مسئولان نظام اسلامی، به عنوان الگوی مردم، در وهله‌ی اول، خود و دستگاه‌های دولتی را از این صفت زشت مبرا کنند.

4. نقش نخبگان (زنان و مردان)

نخبگان علمی و فرهنگی کشور نیز نباید از سهم خود در به وجود آمدن فرهنگ مصرف‌گرایی کنونی غفلت کنند. متأسفانه عده‌ی کثیری از نخبگان کشور، با سهل‌انگاری در انتخاب سبک صحیح زندگی، خود نیز دچار فرهنگ مصرف‌گرایی و تجمل‌گرایی شده‌اند. این در حالی است که به دلیل شأن و ارزش اجتماعی، همواره زندگی این قشر، الگوی توده‌های مردم است. از سوی دیگر، همواره مسئولین و رسانه‌ها کوتاهی خود در امور فرهنگی را به دلیل نداشتن معیارها و نرم‌افزارهای مناسب و الگوی مشخص در موضوعات فرهنگی می‌د‌انند که این امر بر عهده‌ی نخبگان کشور است.
به ویژه در این زمینه، بر زنان نخبه‌ی کشور فرض است که با تلاش و همتی مضاعف و با بهره‌گیری از آموزه‌های دین، الگوی سبک زندگی زن مسلمان را در عصر کنونی و با توجه به اقتضائات زمانی و مکانی، استخراج کنند تا راهگشای زنان جامعه و مسئولین نظام باشد.

یوسف اسدی بازدید : 34 یکشنبه 22 دی 1392 نظرات (0)

 

نقش کودکان و فرزندان به عنوان يکي از مصرف کنندگان عمده در خانواده ها از يک سو و همچنين جايگاه آنان در آتيه اقتصاد خانواده ها از سوي ديگر لزوم توجه به آموزش صحيح و هدايت آنان را ايجاب مي نمايد. با رهبري صحيح و به جا در اقتصاد خانواده خصوصيات جمع گرايي، صداقت، دلسوزي، صرفه جويي، مسئوليت پذيري و ديگر خصوصيات مثبت رشد و پرورش مي باشد.
 

بايدهاي شناختي فرزندان از اقتصاد خانواده:
 

همان طور که ذکر شد هدايت فرزندان در مسير شناخت مسائل، مشکلات، کمبودها و محدوديت هاي اقتصادي خانواده ها مي تواند در اصلاح رفتار مالي و همچنين واقعيت نگري آنان نقش مهمي ايفا نمايد. در اين راستا مباني شناختي زير به عنوان مسائل اساسي اقتصاد خانواده در ارتباط فرزندان نقل مي گردد:

1) محل کار والدين:
 

بچه ها بايد از محل کار والدين، حرفه آنان و سختي هاي شغل شان آگاهي داشته باشند.

2) همکاران:
 

بهتر است والدين فرزندان خود را با برخي از همکاران شان آشنا کنند.

3) اهميت خانه داري:
 

بچه ها بايد اهميت وظايف، کار و زحمات خانه داري را بدانند و به آن احترام بگذارند. بچه ها بايد بدانند که کارهاي خانه به زحمت و تلاش فراوان نياز دارد.

4) احتياجات عمومي و مشترک:
 

فرزندان بايد احتياجات عمومي و مشترک خانواده مانند فرش، راديو، تلويزيون، کتاب و... را تشخيص داده و ياد بگيرند از بعضي نيازهاي خود جهت رفع نيازهاي ديگر اعضاي خانواده صرف نظر نمايند.

5) بودجه خانواده:
 

بهتر است بچه ها با بودجه خانواده آشنا باشند و از مقدار حقوق و يا دستمزد والدين خود آگاهي يابند.

6) پرهيز از غرور در هنگام رفاه:
 

نبايد به بچه ها اجازه داد که اگر وضع مالي خانواده رضايت بخش است به خود ببالند. در خانواده هايي که از رفاه نسبي بيشتري برخوردارند. بهتر است پول ها صرف نيازهاي عمومي خانواده بشود. به عنوان مثال خريد کتاب بهتر از خريدن لباس اضافي است.

7) روحيه تلاش و کوشش:
 

فرزندان بايد بدانند که انسان ها در سايه تلاش و کوشش بيشتر براي معاش حلال و بهبود زندگي احساس غرور مي کنند تا در پول اضافي و ثروتي که بدون دردسر به دست آمده است.

8) صبر در تنگدستي:
 

در هنگام تنگدستي خانواده بايد روحيه صبر، بردباري و تلاش در راه آينده اي بهتر، گذشت و مساعدت را تبليغ و پرورش داد. والدين هرگز نبايد در مقابل بچه ها از وضع زندگي خود بنالند و يا شکايت کنند برعکس آنها بايد خود را خوشبخت نشان بدهند و براي بهبود معيشت خانواده تلاش کنند و روزهاي بهتري را براي خود و خانواده آرزو نمايند.

9) پس انداز کردن:
 

لازم است از درآمد خانواده مبلغي براي روزهاي مهم و حساس پس انداز شود.

10) مصرف عاقلانه:
 

فرزندان بايد بياموزند که از وسايل زندگي به طور عاقلانه اي استفاده نمايند. نسبت به وسايل مشترک و عمومي خانواه دلسوزي لازم را از خود نشان بدهند.

11) ملاحظه کاري در استفاده از وسايل:
 

ملاحظه کاري جنبه خاص دلسوزي است. دلسوزي بيشتر در افکار و تصورات انسان ها تجلي مي يابد اما ملاحظه کاري در عادات ظاهر مي شود. بچه ها بايد قادر باشند و ياد بگيرند بدون اينکه لوازم و وسايل خانه را کثيف کنند يا بشکنند، از آنها استفاده نمايند.

12) افزايش حس مسئوليت پذيري کودکان:
 

نبايد بچه ها را براي خراب کردن يا از بين بردن سهوي وسايل خود و خانواده، مجازات يا تهيد نمود. بچه ها بايد از بي احتياطي شان؛ خودشان شخصا احساس تأسف و مسئوليت کنند.

یوسف اسدی بازدید : 26 یکشنبه 22 دی 1392 نظرات (0)

چکيده:
 

بعد اقتصادي زندگي انسان يکي از ابعاد بسيار مهم در زندگي انسان است که توجه به آن و مديريت صحيح و همه جانبه ي آن اسباب آسايش و آرامش در زندگي انسان خواهد بود. مراجعه به قرآن کريم و توجه به آيه ي
(لقد کان لکم في رسول الله اسوه حسنه...) (احزاب /33/ 21) و معرفي پيامبر به عنوان الگوي مناسب براي انسان و توجه به زندگي پاره ي تن پيامبر حضرت زهرا (س) و توجه به بعد اقتصادي آن قرآن مجسم و ارائه ي محور هائي از زندگي اقتصادي آن بزرگوار و سعي در الگو برداري از آن محورها، مطالبي است که در اين نوشتار ارائه گرديده است.

کليد واژه:
 

حضرت زهرا (س)، اقتصاد، الگو

مقدمه:
 

فاطمه (س) بزرگ بانوي اسلام و برترين و بر جسته ترين الگوي زن در ميان تمام زنان نامدار تاريخ بشر است که در همه ي ابعاد فردي، اجتمائي، فرهنگي، فکري، عبادي، اخلاقي، انساني، خانوادگي، معنوي و حتي در زمينه ي اقتصادي هم بي نظير و بي همانند است. فاطمه زني است که سختي هاي زندگي را با موهبت آگاهي و دانائي و با سلاح خردورزي و دانشوري و انديشه ي ژرف از سر راه کنار مي زند يا هضم و نرم و هنجار مي نمايد. فاطمه تبلور انديشه هاي والا و ارزش هاي جاري در وجود محمد (ص) و کتاب جاودانه ي او قرآن است. قرآن در بند بند زندگي فاطمه جاري و جاري است و تمامي زوايا و ابعاد زندگي او و خانواده اش را فرا گرفته است. از هر سمت و سوئي که به اين زندگي مقدس نگريسته شود توازن و راستي و درستي هم خوان و هماهنگي با آيات قرآن و فطرت بشري موج مي زند و از همين رو الگوي جاودانه براي تمامي تاريخ شکل گرفته است. نگريستن به اين زندگي و سخن گفتن و نوشتن و معرفي کردن اگر چه در حد و اندازه ي حقيران نيست لکن درخشش اين گوهر آسماني و پرتو انوار روشنگرش بي اختيار هر جستجوگري را ميخکوب مي کند و جسارت نگاهي و يادي از آن همه عظمت و بزرگي را به هر ذره ي ناچيزي مي دهد. شايد دانستن و باور کردن و الگو برداري از آن، حلقه اتصال زمينيان به آسمانيان گردد.
بي ترديد بعد اقتصادي اين زندگي هم مانند ساير ابعاد آن پيام آور جهادي سخت اما مقدس و عبرت آموز است. پس مساله اين است که در زندگي فاطمه زهرا (س) به عنوان الگوي يک زن مسلمان نحوه ي برخورد با مسائل اقتصادي چگونه بوده و از چه راهکارهائي براي مبارزه با مشکلات و سختيهاي اين مسير استفاده شده است؟
با مطالعه ي آنچه در تاريخ از زندگي مبارک حضرت زهرا (س) با اميرالمومنين (ع) ثبت شده است و مرور بر وقايعي که به نحوي با بعد اقتصادي زندگي اين دو بزرگوار مربوط مي شود مي توان محورهائي را در اين زمينه ترسيم نمود که تمرکز و تفکر بر اين محورها مي تواند راه گشاي ما در گذران امور و برخورد با مشکلات و سختي هاي مسير اقتصادي زندگي قرار بگيرد.

محورهاي اصلي تأثيرگذار بر اقتصاد خانواده
 

- الف: ساده زيستي و زهد
 

ساده زيستي و زهد ورزي يک مجاهده بزرگ است و خداوند وصف مجاهدان را اين چنين فرموده است: (والذين جاهدوا فينا لنهدينهم سبلنا و ان الله لمع المحسنين) (عنکبوت / 29/ 69) مطابق روايات مستند تاريخي يکي از اصول حاکم بر زندگي فاطمه (س) اصل سادگي و رعايت زهد و بي ميلي و بي رغبتي به دنيا و زرق و برق آن بوده است. فاطمه (س) زندگي بسيار فقيرانه و ساده اما در عين حال پر از نشاط و صفا و صميميت دارد.
اين روش زندگي نه به خاطر ناداري بلکه به علت غناي دروني بود زيرا آن روز که او فاقد دارائي و مال بود به همان گونه زندگي کرد که به هنگام مالکيت فدک؛ چرا که در آمد فدک رقم کوچکي نبود ولي اين در آمد او را از خود بي خود نمي کند و سادگي و صفاي زندگيش را از دستش نمي ربايد. (قائمي، 1373، 80)

مهريه:
 

ميزان مهريه حضرت زهرا (س) اندک و متناسب با شرايط مالي داماد بود. تاريخ ميزان آن را 320 تا 400 مثقال نقره حدود 500 درهم ثبت کرده است. (نيلي پور 1382، 434).

جهيزيه:
 

وسايل زندگي آن حضرت ضروري ترين و ابتدائي ترين وسايل زندگي بود که از پول فروش زره جنگي حضرت علي (ع) به ميزان 63 درهم تهيه شد. وقتي جهيزه را به حضور پيامبر (ص) آوردند ايشان لحظاتي آن اشياء را با دست مبارک شان زير و رو کرده و سپس فرمودند: بارالها اين ازدواج را بر اين خانواده که بيشتر ظروفشان گلين و سفالين است مبارک فرما... (قزويني ، 1386: 229)

خانه:
 

حضرت زهرا (س) در ابتدا در خانه اي که همسرشان از حارثه بن نعمان اجاره کرده بودند، زندگي خود را شروع کردند و بعدها در کنار منزل پيامبر خانه اي براي خود ساختند.

لباس و پوشش:
 

سلمان فارسي مي گويد: روزي حضرت زهرا (س) را ديدم که چادري وصله دار و ساده بر سر دارد در شگفتي ماندم و گفتم عجبا دختران پادشاه ايران و قيصر روم بر کرسي هاي طلائي مي نشينند و پارچه هاي زربفت به تن مي کنند و اين دختر رسول خداست که نه چادرهاي گران قيمت بر سر دارد و نه لباس هاي زيبا. فاطمه (س) پاسخ داد اي سلمان خداوند بزرگ لباس هاي زينتي وتخت هاي طلائي را براي ما در روز قيامت ذخيره کرده است.
حضرت زهرا (س) سپس به خدمت پدر رفت و شگفتي سلمان را مطرح فرمود: اي رسول خدا سلمان از سادگي من تعجب نمود، سوگند به خدائي که تو را مبعوث فرموده است؛ پنج سال است که فرش خانه ي ما پوست گوسفندي است که روزها بر روي آن شترمان علف مي خورد و شب ها بر روي آن مي خوابيم و بالش ما چرمي است که از ليف خرما پر شده است (نيلي پور 1382: 353) آيه الله العظمي خامنه اي در تجليل از مقام شامخ حضرت فاطمه زهرا (س) به ساده زيستي و زهد آن بانوي گرامي اشاره نموده و فرموده اند: در دوران بعد از هجرت و در آغاز سنين تکليف، فاطمه زهرا (س) با علي ابن ابيطالب (ع) ازدواج مي کند، آن مهريه فاطمه (س) است، آن جهيزيه فاطمه (س) است. شايد همه ي شما بدانيد که فاطمه زهرا (س) که دختر شخص اول دنياي اسلام بود و پدرش بر آن مردم حاکم بود، با چه سادگي و وضع فقيرانه اي ازدواج خود را مي گذراند. در دوراني هم که راه فتوحات و غنائم باز شده است دختر پيغمبر ذره اي از لذت هاي دنيا و تشريفات و تجملات و چيزهائي که دل دخترهاي جوان و زن ها متوجه آن هاست را به خود راه نمي دهد (جمهوري اسلامي، 26/ 9/ 1371) او به مصداق واقعي زاهده اي بود که نه بر دنيا و متاع آن حسرت و تأسف خورد و نه از نعمتها شادمان و مغرور و سر مست شد. (لکيلا تأسوا علي ما فاتکم و لا تفرحوا بما اتاکم و الله لا يحب کل مختال فخور) (حديد / 57/ 23)

ب: ايثار و انفاق
 

فاطمه (س) براي هميشه تاريخ الگوي ماندگار ايثار و انفاق خالصانه در بين زنان خواهد ماند. آنچه تاريخ از اين صفت اخلاقي سرور زنان عالم نگاشته است در هيچ جاي دنيا و هيچ انسان ديگري نمي توان سراغ گرفت. در کتاب نزهه المجالس از قول ابن جوزي آمده است که پيامبر براي شب عروسي دخترش پيراهني آماده ساخته بود و درست در همان شب بينوائي در خانه ي پيامبر آمد و لباس طلبيد و حضرت زهرا (س) پيراهن عروسي خويش را از تن در آورد و به بينوا انفاق کرد. (قزويني، 1386: 237) و فرمود: (لن تنالوا البر حتي تنفقوا مما تحبون) (آل عمران 2/ 92) داستان معروف ديگري که در شان نزول آيه ي (و يطعمون الطعام علي حبه مسکينا و يتيما و اسيرا) (انسان، آيات 6- 11) روايت شده و علامه اميني (ره) آن را در الغدير نقل کرده است. و حکايت ايثار و انفاق فاطمه (س) و خانواده ي گران قدرش در حالي که خود گرسنه و روزه دار بوده ولي غذاي خود را سه روز متوالي در راه خداوند بخشيدند، بر همگان آشکار است.
در مورد صدقه و وقف نيز در کتب روائي آمده است که حضرت صديقه طاهره (س) هفت بستان داشتند که وقف بني هاشم نمودند و وقف نامه ي آن نزد امام باقر (ع) موجود بوده است و در کافي مرحوم کليني موجود است.
بسم الله الرحمن الرحيم
اين وصيتي است که فاطمه دختر محمد (ص) نسبت به بستان هاي هفت گانه خويش يعني: عواف، ذلال، برقه، مبيت، حسني، صافيه و مشر به ام ابراهيم، به علي بن ابيطالب مي نمايد که پس از وفاتش حسن، و پس از حسن، حسين و پس از دنيا رفتن حسين، بزرگ ترين فرزند من ناظر بر آن ها خواهد بود و خداي تعالي و مقداد بن اسود و زبير بن عوام را بر اين وصيت شاهد مي گيرم و علي (ع) اين وصيت را مرقوم داشت. (نيلي پور، 1382: 117) (قابل ذکر است که در کتاب تاريخ مدينه چنين آمده که مخيرق يهودي از احبار يهود بني نضير بود هنگامي که اسلام آورد بستان هاي هفت گانه ي خويش را به پيامبر وصيت نمود، پيامبر نيز در سال هفتم هجري اين بستان ها را به فاطمه زهرا (س) بخشيد.) (و آت ذالقربي حقه) (اسراء / 17/ 26) و حق خويشاوندان را ادا کن وقتي پيامبر (ص) پيرمرد مستمندي را به در خانه ي اميرالمومنين فرستاد و گفت برو حاجتت را از آن ها بخواه فاطمه زهرا (س) پوستي را که امام حسن و امام حسين (ع) بر روي آن مي خوابيدند و به عنوان زير انداز فرزندان خود در خانه داشت برداشت و به سائل داد و گفت: اين را ببر و بفروش و از پول آن استفاده کن. (مقام معظم رهبري، جمهوري اسلامي: 26/ 9/ 71) او مصداق واقعي کساني بود که براي کسب رضايت الهي انفاق مي نمود. (مثل الذين ينفقون اموالهم ابتغاء مرضات الله و تثبيتا من انفسهم) (بقره/ 2/ 265)

ج: صبر بر مشکلات مادي
 

صبر فاطمه (س) همه را به شگفتني وا مي دارد او در برابر سيل بنيان کن حوادث خود را نمي بازد و جا خالي نمي کند و در برابر فشارهاي مختلف از جمله فقر و فشار اقتصادي خود را حفظ مي کند و مقاومت مي کند در فقره اي از زيارت او مي خوانيم: «يا ممتحنه امتحنک الله فوجدک لما امتحنک صابره» (مفاتيح الجنان) او مصداق ثابت قدمان صابر بود که مي گويند: (ربنا افرغ علينا صبرا و ثبت اقدامنا) (بقره / 2/ 250) روزي حضرت علي (ع) از فاطمه زهرا (س) فرمودند به خدا قسم سه روز گذشته مقدار کمي غذا در خانه بود که آن مقدار را در اختيار شما قرار دادم حضرت علي (ع) فرمودند چرا اطلاع ندادي و فاطمه پاسخ دادند پيامبر به من فرمودند: «لاتسالي ابن عمک شيئا» دخترم از پسر عمويت چيزي تقاضا مکن... (دشتي: 296)
حضرت زهرا (س) روزي در خدمت پدر از مشکلات زندگي و کمبودهاي رفاهي سخن به ميان آورد و فرمود: اي رسول خدا من و پسر عمويم چيزي از وسائل رفاهي نداريم مگر پوست گوسفندي که شب ها بر روي آن مي خوابيم و روزها بر روي آن شتر خود را علف مي دهيم رسول گرامي اسلام (ص) فرمود دخترم صبر و تحمل داشته باش زيرا موسي بن عمران ده سال با همسرش زندگي کرد و فرشي جز يک قطعه عباي قطواني نداشتند. (دشتي، ح 184) شاهد گرسنگي و سختي هاي فرزندان بودن قطعاً صبر بسياري مي طلبد که فاطمه زهرا (س) آن را نيز تحمل مي فرمودند و نزد کسي افشاء نمي کردند. گاهي رسول خدا (ص) مصرانه مي پرسيد چرا رنگ تو پريده است چرا رنگ فرزندانم حسن و حسين (عليهماالسَّلام) دگرگون شده است و آن حضرت ناچار مي شد وضعيت زندگي را با پدر در ميان بگذارد... (نيلي پور، 1382: 112)

د: کمک به اقتصاد خانواده
 

از آنجا که يکي از ارکان مهم استواري خانواده بهره مند بودن از اقتصاد سالم و پويا و مستقل مي باشد و کمک همه ي افراد خانواده اين مطلوب را محقق مي سازد پس در زندگي فاطمه (س) نيز اين همکاري و هم بستگي وجود دارد.
حضرت علي (ع) علاوه بر کار بيرون در داخل خانه نيز به همسرش کمک مي کند و فاطمه (س) نيز علاوه بر خانه داري، بافندگي نيز مي کند و با فروش عوائد آن در مخارج زندگي به همسرش کمک مي کند. موارد ديگري نيز در اين خصوص روايت شده است از جمله اين که حضرت علي (ع) از خانه خارج شد در حالي که لباسي از لباس هاي حضرت زهرا (س) را در دست داشت و قصد فروش آن را نموده بود تا با پول فروش آن نيازمندي هاي زندگي را فراهم سازد پس آن لباس را به شش درهم فروخت. (بحراني: 178)

هـ: دفاع از حق مالکيت خويش
 

نگهداري صحيح از اموال و دارائي ها و حفظ و صيانت از آن ها، دفاع از حق و باز پس گرفتن حقوق پايمال شده يک وظيفه است و اين مرام در زندگي فاطمه (س) هم به چشم مي خورد. چرا که يکي از ستم هائي که بر اهلبيت (ع) وارد شد محاصره ي اقتصادي آن ها و منع حقوق مالي آن ها بود. که به غصب فدک و دريغ داشتن خمس و زکات و فيء از آنان انجاميد. عبدالله بن حسن (ع) از پدرش روايت مي کند که هنگامي که خليفه اول تصميم گرفت فدک را از حضرت زهرا (س) باز ستاند. وقتي اين خبر به گوش آن حضرت رسيد چادر بر سر نمود و به همراه گروهي از کنيزان و خويشاوندان از خانه بيرون آمد و به مسجد رفت. پرده اي براي آن حضرت آويختند و ايشان در پشت پرده نشست و پس از آن ناله جان سوزي از دل در آورد که مردم از شنيدن آن گريان و مضطرب شدند. و خروش در جمعيت پديد آمد؛ سپس لحظه اي سکوت کرده و سخنان خود را شروع نمودند و پس از حمد و ثناي خدا به ايراد خطبه ي قرآني پرداختند و فرمودند:... مي پنداريد ما ميراثي نداريم و در تحمل اين ستم نيز بردباريم و بر سختي اين جراحت پايداريم... اي مهاجران آيا اين حکم خداست که ميراث مرا بربايند و حرمتم را نپايند؟ اي پسر ابوقحافه خدا گفته تو از پدرت ارث بري و ميراث مرا از بين ببري؟ اين چه بدعتي است که در دين مي گذاريد؟
اي فرزندان قيله پيش چشمان شما ميراث پدرم را ببرند و حرمتم را ننگرند و شما هم چون بي هوشان فرياد مرا نمي شنويد... بگيريد اين لقمه ي گلوگير به شما ارزاني و ننگ حق شکني و حقيقت پوشي بر شما جاودانه باد؛ اما شما را آسوده نگذارد تا به آتش افروخته ي خدا بيازارد، آتشي که هر دم فرو زند و دل و جان را بسوزد آنچه مي کنيد خدا مي بيند و ستمکار به زودي مي داند که در کجا مي نشيند... .
و اين چنين بود که حضرت زهرا (س) شجاعانه در مقابل غاصبان حق خويش ايستاد و در جاي ديگر پس از غصب باغ هاي فدک به ابوبکر فرمود: اي ابوبکر تو ما را مي شناسي و مي داني که حق ما اهلبيت غصب شده است حقي که از صدقات و غنائم در رابطه با سهم ذي القربي نزديکان رسول خدا داريم که در آيه ي مربوط به غنائم مصرف خمس آن ها را توضيح داده است. (و اعلموا انّما غنمتم من شيء فان لله خمسه و للرسول و لذي القربي...) (انفال / 41) اما حقانيت من بر مالکيت فدک: همانا خداوند بزرگ آيه ي (آت ذالقربي حقّه) را وقتي در قرآن کريم بر رسول خدا نازل فرمود من و فرزندانم نزديک ترين مردم به پيامبر (ص) بوديم پس رسول خدا فدک را به من و فرزندانم هديه فرمود... (دشتي، ح 142: 239)

نتيجه:
 

از آنجا که يکي از ارکان مهم براي استحکام خانواده اقتصاد و توجه به پيشرفت آن در ابعاد مختلف است لذا نيازمند آن است که اصولي در آن مورد توجه و اهميت قرار گيرد ما با مرور اين محورها در زندگي شخصيت نمونه ي دنياي اسلام حضرت زهراي مرضيه (س) در مي يابيم که رعايت اين محورها و عمل بر اساس آنها بسيار راهگشا خواهد بود.
- محور اول يعني همان ساده زيستي و زهد و پرهيز از اسراف و تکاثر و حاکم ساختن قناعت در زندگي از راه هاي پيشرفت اقتصادي در خانواده هاست.
- محور دوم ايثار و انفاق و ديگر گرائي و کمک به هم نوعان سبب برقراري تعادل بين افراد جامعه و از بين رفتن طبقات اجتماعي و اتحاد هم دلي مسلمانان و انگيزه براي کار بيشتر مي شود و اعتقاد به برکت مال در دين مبين اسلام اين انگيزه را در مسلمانان بيشتر مي کند.
- محور سوم صبر بر مشکلات مادي است. از آنجا که اکثريت مردم در طول مدت زندگي به خصوص در آغاز راه ممکن است با مشکلات اقتصادي و تنگ دستي مواجه باشند لذا اين سيره فاطمه زهرا بهترين راه براي رسيدن به قدرت تحمل بالا و به دست آوردن آمادگي روحي براي کار و تلاش خستگي ناپذير است و ضريب مقاومت روح انسان را بالا مي برد و قطعاً ارتباط با خدا و استعانت از او و استفاده از نماز و ذکر، تقويت کننده ي اين صفت اخلاقي خواهد بود.
- محور چهارم کمک به اقتصاد خانواده است بي ترديد تلاش و کوشش دائمي و مستمر همه ي افراد خانواده در مدارهاي معين و مساعدت همه ي اعضا و داشتن روحيه همکاري و تعاون، هم از فشار کار بر يک نفر مي کاهد و هم باعث بهبود اقتصاد خانواده مي گردد.
- محور پنجم دفاع از حق مالکيت خويش و باز پس گرفتن حقوق پايمال شده است. اين محور نيز براي حفظ و صيانت از اموال و دارائي ها لازم و ضروري است و در شأن يک انسان مومن نيست که مورد ظلم قرار گيرد حقوقش پايمال شود و او تسليم شود و صداي اعتراض و دادخواهي اش بلند نشود و اين درسي هميشگي براي رهروان راه اهلبيت (ع) مي باشد حال به اين نکته مي رسيم که آنچه بيان کرديم بدين سبب بود که دريچه اي بيابيم براي نگريستن و الگو برداري از زندگي قرآني حضرت فاطمه (س) ولي ممکن است اين سوال مطرح شود که امروزه در دوره ي پيشرفت علم و صنعت و تکنولوژي و تمدن مادي و ارتقاء سطح اقتصادي مردم نسبت به دوران زندگي حضرت زهرا (س) چگونه مي توان از اين الگو بهره گرفت؟ آيا با گذشت اين همه سال از آن دوران و اختلافات اساسي در زندگي آن روزها و زندگي مدرن امروزي چه توقعي مي توان از الگوي خويش داشته باشيم؟ پاسخ اين است که براي تبعيت از آن الگوي وارسته نياز نيست که ما دقيقاً مانند آن ها و با امکاناتي در حد آنها زندگي کنيم بلکه کافي است مرام آن ها و ويژگي هاي شخصيتي و اخلاقي آن ها و چگونگي برخورد با مشکلات و راه هاي فائق آمدن بر مشکلات را از آن ها فرا گيريم. به عبارتي بکار گيري و پياده کردن محورهاي ذکر شده در زندگي کنوني کاملاً امکان پذير و راهگشا خواهد بود.
منابع:
1. قرآن کريم (سوره هاي احزاب، عنکبوت، حديد، اسراء، آل عمران، انسان، بقره، انفال).
2. مفاتيح الجنان.
3. ابن شهر آشوب، فاطمه زهرا بانوي برتر، ترجمه علي رضا رجالي تهراني، نشر خادم الرضا، قم، 1383.
4- سيدمحمد کاظم قزويني، فاطمه الزهرا از ولادت تا شهادت، ترجمه علي کرمي، نشر مرتضي، قم 1386.
5- مهدي نيلي پور، فرهنگ فاطميه، انتشارات مرکز فرهنگي شهيد مدرس، اصفهان، 1382.
6- دفتر مطالعات و تحقيقات زنان، کوثر نور، نشر موسسه فرهنگي طه، قم، 1378.
7- محمد دشتي، نهج الحياه قم.
8- شيخ عبداله بحراني، عوالم العالم.
9- علي قائمي، فاطمه (س) برترين بانوي اسلام، نشر هجرت، قم، 1373.

تعداد صفحات : 2

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    بنظر شما کدام اقتصاد باید در کشور ما بیشتر مورد توجه مسئولین قرار بگیرد؟؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 13
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 12
  • آی پی دیروز : 2
  • بازدید امروز : 21
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 31
  • بازدید ماه : 65
  • بازدید سال : 122
  • بازدید کلی : 1,802
  • کدهای اختصاصی